عباس سعیدی؛ فرهاد عزیزپور؛ وحید ریاحی؛ عیوض امینی قواقلو
چکیده
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف میتواند نقش مؤثری در توسعه منطقهای و ملی داشته باشـد. پژوهش حاضر میکوشد تا قابلیتها و تنگناهای فضایی سکونتگاههای ...
بیشتر
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف میتواند نقش مؤثری در توسعه منطقهای و ملی داشته باشـد. پژوهش حاضر میکوشد تا قابلیتها و تنگناهای فضایی سکونتگاههای روستایی ناحیه باروق را در چارچوب توسعه پایدار شناسایی و تبیین نماید. این پژوهش از لحاظ هدف، ترکیبی از پژوهشهای بنیادی و کاربردی بوده و بر مبنای روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 70 روستای دارای سکنه واقع در بخش باروق بوده که 32 روستا با روش لایهبندی و با استفاده از چهار معیار مربوط به توسعه پایدار انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز، از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که روستاهای ناحیه باروق در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار گرفته و از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین، بررسی ابعاد چهارگانه پایداری نیز نشان داده است که هر یک از ابعاد محیطی- اکولوژیک، کالبدی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی نیز در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار دارند. در این میان، بیشترین میزان ناپایداری مربوط به بعد اقتصادی بوده است. میزان پایداری در سطح روستاهای ناحیه نشان میدهد که حدود 43 درصد از سکونتگاهها در وضعیت ناپایداری قوی، 25 درصد ناپایداری ضعیف، 25 درصد پایداری ضعیف و فقط 6 درصد پایداری قوی قرار گرفتهاند. وضعیت پایداری روستاها در سطح ناحیه از جنبه فضایی بدین صورت است که از سمت غرب به سمت شرق پایداری روستاها کاهش مییابد. به عبارتی دیگر، روستاهای استقرار یافته در بخش کوهستانی نسبت به روستاهای پایکوهی و دشتی ناپایدارتر هستند. روستاهای پایدار و نسبتاً پایدار نیز در بخش غربی و دشتی ناحیه استقرار دارند. این وضعیت نشان میدهد که الگوی فضایی پایداری، خوشهای است. بر پایه یافته ها، عوامل اجتماعی با میزان 392/0 بیشترین تأثیر و عوامل محیطی- اکولوژیک با میزان 186/0 کمترین تأثیر را بر ناپایداری سکونتگاههای روستایی- ناحیه داشتهاند. همچنین، عوامل اقتصادی و کالبدی- فضایی هر کدام به ترتیب 338/0 و 324/0 بر ناپایداری سکونتگاههای روستایی اثرگذار بودهاند.
فرهاد عزیزپور؛ جواد علیبیگی
چکیده
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرحها و پروژههای توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان ...
بیشتر
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرحها و پروژههای توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان مجدد بر روستاهای لرینی علیا و سفلی است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل شامل 129 سرپرست خانوار بودند که با استفاده از روش کوکران، 84 خانوار بهعنوان نمونه و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده با استفاده آزمون t بهوسیلۀ نرمافزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. سؤالات تحقیق این است که نگرش روستاییان نسبت به اجرای سیاست اسکان مجدد سکونتگاههای روستاهای مورد مطالعه (میزان ضرورت جابجایی و میزان رضایت از جابجایی) چیست و چه پیامدهایی را بهدنبال داشته است؟ نتایج نشان میدهد که روستاییان میزان ضرورت جابجایی را با میانگین 27/4 (خیلی زیاد) و میزان رضایت از جابجایی را با میانگین 88/3 (زیاد) ارزشیابی نمودند. همچنین، بیشترین اثرات اسکان مجدد بر روستاها در مؤلفۀهای کالبدی- فضایی با میانگین 08/4 (در حد زیاد)، زیستمحیطی با میانگین 70/3 (زیاد)، اجتماعی با میانگین 43/3 (زیاد) و اقتصادی با میانگین 93/2 (متوسط) بوده است که چارچوب نظری تحقیق را تشکیل میدهند.
حسن افراخته؛ فرهاد عزیزپور؛ محمد رمضان جورنبیان
دوره 1، شماره 2 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 9-24
چکیده
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسانها و شکل دهنده اصلی بنیانهای جغرافیایی یک ناحیه میباشند که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگیهای اقتصادی ـ اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. پیوندهای روستایی ـ شهری پدیدهای حاصل از تعامل دوسویه سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری در عرصه منطقهای است که به سبب ...
بیشتر
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسانها و شکل دهنده اصلی بنیانهای جغرافیایی یک ناحیه میباشند که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگیهای اقتصادی ـ اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. پیوندهای روستایی ـ شهری پدیدهای حاصل از تعامل دوسویه سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری در عرصه منطقهای است که به سبب جریانهای مختلف از جمله جریان افراد، کالاها، اطلاعات، فناوری، نوآوری و مانند آن پدید میآید. این گونه جریانها منشأ دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیطهای روستایی میباشد.
هدف این تحقیق بررسی جریانات فضایی درونی و بیرونی سکونتگاههای روستایی و نقش و اثرگذاری آنها بر شکلگیری و گسترش فرایند خزش روستایی میباشد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را ناحیه سلیمانآباد، در دهستان گلیجان از شهرستان تنکابن تشکیل میدهد. دادههای مورد نیاز از طریق بررسی میدانی، تکمیل پرسشنامه خانوار، شورا و دهیاری در روستاهای مورد مطالعه و برخی اسناد بدست آمده است. دادههای جمعآوری از طریق نرمافزارGis ،Spss ، آمار توصیفی و آزمون آماری (رگرسیون خطی) تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد که جریان جمعیت و جریان سرمایه دو جریان غالب فضایی ناحیه بوده که سبب تحولات فضایی، کالبدی در ناحیه شده است. گسترش فیزیکی کالبدی لجامگسیخته و تغییرات بافت سکونتگاهی، گسترش واحدهای خدماتی ـ کارگاهی، افزایش ساخت و ساز در بخش مسکن موجب پدیده خزش روستایی شده که تخریب زمینهای زراعی و باغی را در پی داشته است.